نوای زمستان
امروز زنان صرف نظر از عناوینی مانند هنرمند ، پزشک ، معلم و یا خانه دار ، نیمی از جمعیت جهان را تشکیل داده اند . نیمه ای که خواه نا خواه تا همین دیروز ضعیفه نامیده شدنشان در افکار جنس برتر نهادینه شده بود . نیمه ای که تا همین دیروز تنها مسیر بین مطبخ و رختخواب را طی می کرد . موجودی که گویا جز غنچه لب و تاب مژگان و طره گیسو چیزی برای عرضه نداشت . موجودی که همواره در پستو های اندرونی ها خاک خورده است و خاک خورده است و خاک خورده است .
اگرچه امروز هم ما با پسمانده های این تفکر و نگرش تحجر گرایانه مخصوصا در جامعه در حال گذار خود از سنت به مدرنیته و مدرنیته متاخر رو به رو هستیم که زن را به مثابه دستگاه تناسلیش می شناسد ، اگر چه این نگرش هنوز حتی در بین بسیاری از جوانان ما استمرار دارد که زن را به عنوان یک سرویس دهنده ( در خانه _ در مسائل جنسی و ... ) می شناسند و اگرچه متاسفانه بسیاری از زنان جامعه ما _ مخصوصا زنانی که در روستا ها و شهر های کوچک زندگی می کنند _ هنوز با حقوق خود آشنا نیستند و باور های غلط رایج را پذیرفته اند اما اگر از دید کلی به موضوع نگاه شود ، حرکت تاثیر گذار و قابل توجهی را می شود در جامعه جهانی و به دنبال آن ، جامعه ایران دریافت .
هر چند پیش از فرایند صنعتی شدن ، گه گاه صداهای اعتراض از اندرونی ها به کوچه و خیابان می رسیده است اما بعد از انقلاب صنعتی و به طبع آن گسترش رسانه ها و گسترش مراکز آموزشی _ تحصیلی ، زنان آرام آرام با حقوق انسانی خود آشنا شدند و اگر تا پیش از این شک داشتند ، اکنون مطمئن بودند که آنها تنها برای زاییدن و پخت و پز و برطرف کردن نیازهای جنسی جنس برتر آفریده نشده اند .
بدیهی است که این آشنایی با حقوق ، ابتدا در کشورهایی اتفاق افتاد که در بطن جریان عظیم صنعتی شدن قرار داشتند اما دیری نپایید که موج اعتراضات زنان بر جایگاهشان ، اکثر نقاط را در نوردید و همچنان ادامه دارد .
در این میان ، جریان های گوناگونی برای متحقق ساختن این مهم شکل یافته و استمرار دارند که از آن جمله می توان به : فمینیست های لیبرال ، فمینیست های رادیکال و فمینیست های سیاه اشاره کرد که در ادامه در موردشان به اختصار نکاتی را یاد آور می شوم .
..................................................................................
پ . ن 1 : این متن مقدمه پژوهشی است با نام آپارتاید جنسی که برای کلاس جامعه شناسی دکتر احمد نیا نوشته ام
پ . ن 2 : عکاس : حنا کامکار
پ . ن 3 : راستی یادم رفت بهت بگم ، پنجشنبه و جمعه تو همون روستای سبز دور بودم ، خودم و خودم و خودم البته با کلی گوجه سبز حتما عکس هاش رو میارم که ببینی ( اینجا نوشتم چون اون کامنتدونیت بسته است )
پ . ن 4 : قصد راه اندازی یک فتوبلاگ رو دارم . تقاضا دارم اگر پیشنهادی دارید حتما عنوان کنید . مخصوصا در مورد انتخاب سرور وبلاگ _ فعلا به طور موقت کارم رو در وبلاگ عکسکده شروع کردم